سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمان ب هنر

پروانه به شمع بوسه زدو بال وپرش سوخت
بیچاره ازاین عشق فقط سوختن آموخت

فرق منو پروانه در این است

پروانه پرش سوخت
ولی من جگرم سوخت

ارسال شده در توسط behnam tadi

پدرم مزرعه داشت بذر باران می کاشت فصل خرمن از خاک برکت برمی داشت آسمان در هم شد باغ در ماتم شد بغض گل شبنم شد شاخه نور شکست آب دریا کم شد پشت ساحل خم شد زخم بی مرهم شد کوه مغرور شکست مزرعه درهم شد حاصل ما غم شد مزرعه را آفت زد سهم ما ماتم شد..!!!!


ارسال شده در توسط behnam tadi

انســان ها هر از چند گاهـی ، از جایی می اُفتند .
از پـا …
از نــــفـــس …
از لَبـه پــــرتگاه …
ازاین ور بوم …
از دماغــِ فیل …
از چالـه به چاه …
از عـــرش به فرش …
وگاهی از چــــشـــــم


ارسال شده در توسط behnam tadi

من این روزها نگاه می کنم به دلی که می شکند و زنجیره ای که از این بابت تشکیل می شود.... و دلم می سوزد برای کسانی که ناخودآگاه عضوی ازا ین زنجیره می شوند و با شدت بیشتری این موج به خودشان بر می گردد......
خدایا.....

می بینمت.....

واضح و پر رنگ.... و بی نهایت از تو ممنونم که اینهمه نزدیک و مهربانی


ارسال شده در توسط behnam tadi

کاش گاهی وقتا...

خدا از پشت ابرها بیاد بیرون...

گوشم رو محکم بگیره، داد بزنه آهای...

بشین سر جات اینقدرغرنزن

همینه که هست!

بعد یه چشمک بزنه

آروم تو گوشم بگه

همه چی درست میشه


ارسال شده در توسط behnam tadi