جشمهایم بسته بود اما در دلم امواج نور از عشق می تابید دلم را به دریا زدم و گفتم دوستت دارم خندید و گفت کور را به عاشقی جیکار خندید و رفت اما هرگز ندانست اهدا کننده ان دو چشم من بودم